مطابق ماده ۶۵۶ قانون مدنی «وکالت عقدی است که بهموجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب (نماینده) خود میکند.»
وکالت قراردادی میان دو طرف است که در طی آن یکی از طرفین به طرف دیگر نمایندگی میدهد. به این معنا که اجازه میدهد آن شخص (وکیل)، در برخی موارد مشخصشده در قرارداد از طرف موکل (شخصی که وکیل گرفته است) اقدام کند.
وکالت جزو عقودی نیست که به صورت دایمی منعقد شود و همواره عواملی وجود دارند که ممکن است به عقد وکالت پایان دهند. ماده ۶۷۸ قانون مدنی مقرر میدارد وکالت به طرق ذیل شامل به عزل موکل، به استعفای وکیل و به موت یا جنون وکیل یا موکل مرتفع میشود. به این ترتیب مطابق با آنچه که این ماده مقرر میدارد با عزل وکیل از طرف موکل یا با استعفای وکیل از وکالت یا با فوت یکی از دو طرف یا هر دو طرف یا دیوانگی و مجنون شدن هر یک از دو طرف یا هر دو طرف قرارداد وکالت پایان مییابد.
علاوه بر مواردی که در ماده بالا اشاره شد موارد دیگری برای پایان بخشیدن به این قرارداد وجود دارد. مانند از دست دادن عقل معاش و قدرت کنترل مالی وکیل در جایی که موضوع قرارداد وکالت، امور مالی همانند خرید و فروش کالای معین باشد یا از بین رفتن مورد و موضوعی که قرارداد وکالت برای آن شکل گرفته است؛ مثلاً موکلی برای فروش خودروی مشخصی به وکیل وکالت داده است که اگر خودرو در اثر سانحهای کاملا از دست برود دیگر موجبی برای ادامه این قرارداد وکالت وجود ندارد لذا از بین میرود؛ یا تمام شدن مهلت در جایی که قرارداد وکالت مدتدار باشد مثلاً اگر قرارداد ۶ ماهه وکالت منعقد شده باشد بعد از 6 ماه قرارداد وکالت منقضی میشود و با روشن شدن معنای عقد وکالت و عوامل پایاندهنده این عقد که عزل وکیل نیز جزیی از آن است به بررسی مفهوم وکالت بلاعزل خواهیم پرداخت
برچسب : نویسنده : dnasimeedalat12 بازدید : 139